آخرین سفر جزیره هرمز بود و سفری فرسنگی بود. همه شگفتیهای جزیرهسویی باشد و اندوهی که از نداریِ خانوادههای شیعیان بار میشد بر دلم سوی دیگر.این سوی دوم شایستگی این دارد که سوی چشمم را هم بگیرد. از آن آنِ لمسِ این فقرِمتراکم و محصور در فکر چارهام. فرش در خانه حسن آقا نبود. خانهشان را بچههایجهادی ساخته بودند همین سالِ پار که علی و مسعود همسفرشان شدند. این تازه ذکرخانوادهای است که مثلاً از پوشش کمیته امداد خارج است و همین سببی بود برای موردتوجه قرار نگرفتنشان؛ گرچه آنان که کمیته پوشانده بودشان نیز بیخانه بودند. گفتهاندرئیس قبلی بالا کشیده و آبی بر رویش و خاکی بر سرش و سرانش. در اوجِ اعتقاداتِقویِ دین بودند. نه آیا همین عقیده مبتلاشان کرده و میان اهل تسنن و دولت به سختیجانکاهی افتادهاند؟ از طرفی ثروت و قدرت در قبضه اهل خلاف است و از طرف دیگر دولتتا جایی که توانش بوده پدر این جماعت را درآورده. کشتیهای چینی در خلیج فارس ولمیگردند و دار و ندار دریا را هورت میکشند. این از صید که رسماً تعطیل شده. میماندقاچاق کالا که نیروهای انتظامی با رگبار آغوش گشودهاند به پذیرایی جزیرهنشینانبیچیز. لطف مکرر قطعاً حضور سه دانشگاه آزاد است عوضِ ساخت کارخانهای و معدنیبومی تا فرهنگ آن اقلیم را از بیخ بزند. و سیل گردشگرانی است که جزیره برایشانحکمِ عشرتکده و حیاط خلوت خانه خرابشدهشان دارد. گردشگر هر غلطی دلخواهش باشدمیکند. مسکرات و مخدرات فراهم است و همبستریهای نامشروع و نامشروعتر در گوشه وکنار حادث. و بدتر از اینها فراوان است که قلم جان گفتن ندارد و جان شرم گفتندارد. همه چیز برای نابودی شیعیان جزیره هرمز فراهم است. نانشان شده مهمانداریگردشگران، آن هم تنها در حداکثر شش ماه مناسب سال. زود باشد با ساخت و ساز هتلهاو بومگردیها آن نیز نیست و نابود شود. دیری نپاید که راهیِ بندرعباس و شهرهایدیگر شوند و سرزمینی شود مستعد سرنوشت عادها و ثمودها. این خطوط را با خون دل وچشمانی اشکبار نگاشتم. نمیدانم به کجا میرسد این یادگاری خونین، لیک میخواستمبا فریادم گوشی را آگه کنم؛ فریادی که انگاری در همین دره سکوت مدفون میماند. چهدره سکوتی ساختهایم در این دره مجسمهها. چه دره رنگینکمانی برآوردهایم در اینساحل سرخ. قلعه پرتغالیها را شاهعباسها فتح کردهاند و هزاران قلعه و برج وباروی نهان و آشکار پی افکندهاند برای ربودن طلای ابلهان. چه سود از اینهمهگفتن؟ چه سود
درباره این سایت